سخن 221- دعای طلب باران

وَ قالَ عَلَيْهِ السَّلامُ فى دُعاء اسْتَسْقى بِهِ: - اللّهُمَّ اسْقِنا ذُلُلَ السَّحابِ

در دعایی‌ که با آن طلب باران نمود، گفت: خداوندا، ما را به ابرهای‌ رام سیراب کن،

دُونَ صِعابِها.

نـه ابـرهای‌ سـرکش.

- وَ هذا مِنَ الْكَلامِ الْعَجيبِ الْفَصاحَةِ، وَ ذلِكَ اَنَّهُ عَلَيْهِ السَّلامُ شَبَّهَ

این سخنی‌ است عجیب رسا، چه اینکه آن حضرت علیه السّلام

السَّحابَ ذَواتِ الرُّعُودِ وَالْبَوارِقِ وَالرِّياح ِ وَالصَّواعِقِ بِالاِْبِلِ

ابرهای‌ دارای‌ رعد و برق و طوفان و صاعقه را به شترهای‌

الصِّعابِ الَّتى تَقْمِصُ بِرِحالِها، وَ تَقِصُ بِرُكْبانِها،

سرکشی‌ که بار را از پشت خود می‌ اندازند، و سواران خود را به زمین می‌ زنند،

وَ شَبَّهَ السَّحابَ خالِيَةً مِنْ تِلْكَ الرَّوائِع ِ بِالاِْبِلِ الذُّلُلِ

و ابرهای‌ خالی‌ از این امور وحشتزا را به شترهای‌ رامی‌ که شیرشان را می‌ دوشند و آنها هم

الَّـتى تُحْتَـلَبُ طَيِّـعَةً وَ تُـقْتَـعَـدُ مُسْـمِحَـةً.-

فرمان می‌ برند، و بر آنها سوار می‌ شوند و آنها هم خوشرفتاری‌ می‌ کنند تشبیه نموده.